تواضع
حضرت مهدی(عج)
ابا صالح المهدی
شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:اخلاقی,تواضع, :: 14:44 ::  نويسنده : محمد مهدی قرائی

       بسمِ ربّ المَهدئ

        

                     تواضع

«یَا مَن تَوَاضَعَ کُلُّ شَیءٍ لِعَظَمَتِهِ»

از مسجد به سمت خانه حرکت کردیم.در بین راه پیرزنی از او او سوالی کرد.با حوصله ایستاد و به پیرزن پاسخ داد.وقتی به منزل رسیدیم،زیر اندلز خود را برایم انداخت و خودش نشست روی زمین.با خود گفتم این تواضع از اخلاق انبیاء است.مسلمان شدم.

اینها را عدی بن حاتم از اولین برخوردش در مدینه با رسول خدا(ص)تعریف میکند.فطرت پاک هر انسانی تواضع را می پذیرت و می پسندد.ماهم یاد بگیریم.وقتی میخواهیم دیگران را دعوت کنیم به ما رأی دهند،یا دعوت کنیم به دین خدا،فرقی نمیکند.راهش تواضع است.«خدا به پیامبرانش میفرماید:اگر غیر از این می بودی کسی به دور تو جمع نمیشد(آل عمران،159)»

                                    ********************************

اَنس بن مالک که سال ها خادم رسول خدا بود میگوید آن حضرت همیشه از بیماران عیادت میکرد.در تشیع جنازه شرکت می جست.دعوت غلامان و بردگان را اجابت می نمود.در روز جنگ با بنی قریظه بر الاغی نشسته بود که افسار آن از لیف بود و پالان آن هم از لیف.

همان رسولی که بر براق مینشست و به آسمان می رفت.

                                   ********************************

شخص متواضع از رشد و یادگیری از هر که باشد هر وقت و هر کجا که باشد،ابا و امتناع نمیکند.

از این رو امام صادق علیه السلام فرمود:«التَّواضُعُ اَصلُ کُلّ خَیرٍ نَفیس(بحارالانوار،ج72،ص121)»

                                  ********************************

تواضع یک صفت درونی است که شخص،خود را برتر و بالا تر از دیگران نبیند.لازمه ی تواضع،کردار و گفتار هایی است در بزرگداشت دیگران.

                                 ********************************

وقتی از کار های خود فارغ میشد،تمام اطرافیان از کوچک و بزرگ را جمع میکرد و به گفتوگو می پرداخت و با آن ها انس میگرفت.آنها نیز با او انس میگرفتند و از همنشینی با او لذت میبردند.سر سفره نیز همه را با هم می نشاند برای غذا.حتی پایین ترین مستخدم ها را.

می فرمودند:اگر من وارد شدم و مشغول غذا خوردن بودید،برنخیزید تا از غذا خوردن فارغ شوید.اگر یکی از مارا می طلبید و گفته میشد مشغول غذا خوردن است،امام رضا(ع) می فرمودند:بگذارید غذا بخورد تا دست از غذا بکشد.(انوارالبهیه،ص 182)

                               ********************************

وجدان و فطرت پاک انسان ها یکی است.حتما ماهم خوشمان می آید که ما فوق ما(رئیس،استاد و...)بیاید و با ما سر یک سفره بنشیند.همچنین افراد زیر دست ماهم خوشحال میشوند تا با آن ها غذا بخوریم.امتحان بکنیم

وجدان و فطرت پاک انسان ها یکی است.

                              ********************************

نعمت های دنیایی از ثروت و قدرت و علم و... هر چه که باشند مورد حسادت دیگران قرار میگیرد.یعنی اگر خدا به ما چنین نعمت هایی عطا کند،خیلی ها آرزو میکنند که ما آن نعمت را نداشته باشیم.

نعمت های معنوی هم همینطور است.اگر بخشنده باشیم،اگر اهل عبادت باشیم و.... برای عده ای گران است.حرص می خوردن که چرا ما اینطوری هستیم!

اما اگر متواضع باشیم،کسی آرزو نمکیکند که ما تواضع نداشته باشیم.چه نعمت خوبی است تواضع!

امام حسن عسکری (ع)فرموده است:تواضع نعمتی است که مورد حسادت قرار نمیگیرد.

                             ********************************

قرار شد برای ناهار گوسفندی بکشیم.

_ ذبح گوسفند با من.

_ پوست کندن آن هم با من.

_ پختن غذا را هم من قبول کردم.

_ جمع کردن هیزم ها هم با من.

_ یا رسول الله چرا شما؟خودم هیزم جمع میکنم.

حضرت فرمودند:می دانم شما بجای من کار میکنید.ولی خدا بنده ای که خود را بر دوستانشان برتری میدانند دوست ندارد(شیخ عباس قمی،منتهی الآمال،ج1،ص26)

                               ********************************

عادت نا پسندی در میان برخی از ما هست که در برخی خانواده ها به صورت کم یا زیاد وجود دارد و آن این است که در خانواده یا مهمانی و موقع غذا خوردن،مردها می نشینند و زن ها سفره می اندازند و کاسه و بشقاب ها را می آورند و غذا را میکشند و از مردان دعوت میکنند که بفرمایید!آقایان تشریف می آوردند و غذای خود را میل میکنند.بعد از غذا هم دستی به سبیل خود میکشند و کنار میروند و تکیه مب دهند و تماشا میکنند!و خانم ها سفره را جمع میکنند و ظرف ها را می شویند و...

پسر بچه ها هم این تنبلی را از پدران یاد میگیرند و دختر بچه ها هم وظیفه ی خود میدانند که به مادر کمک کنند.اما این روش،روش اسلامی نیست.

                            ********************************

وقتی بحث تواضع میشود فکرمان به رابطه با دیگران و غریبه ها می افتد،اما در رابطه با نزدیکانی مثل خواهر و برادرکوچکتر،همسر،فرزند،زیردست و...اصلا به تواضع فکرنمیکنیم،درحالی که اصل تواضع در همین موارد معنی پیدا میکند.

                            ********************************

امیرالمومنین علی(ع)نقل میکند روزی رسول خدا (ص) به منزل ما آمد و چون دید فاطمه علیهاالسلام کنار دیگ غذا نشسته و من مشغول پاک کردن عدس هستم،فرمود:یا علی!کسی که با رغبت و بدون تکبر از خدمت به همسر خود در خانه دریغ نکند،این کارش کفاره ی گناه کبیره ی او خواهد بود و خشم پروردگار را برطرف میکند(بحارالنوار،ج101،ص132)

همین الان برای تواضع با اطرافیان تصمیمی بگیریم،تدارک ببینیم کاری انجام دهیم.

                           ********************************

اگر قدرت انتقام داشته باشیم و بخشیدیم هنر کردیم،نه وقتی که اصلا قدرت نداریم.

اگر جوانی بودیم و چشم از نامحرم بستیم هنر کردیم،نه وقتی که پیر میشویم.

اگر در موضع بزرگی و برتری بودیم و نسبت به زیر دستان خود تواضع کردیم هنر است،نه تواضع نسبت به مافوق خود.

تواضع ز گردن فرازان نکوست   

                                            گدا گر تواضع کند کار اوست

                         ********************************

رسول خوا(ص)فرموده است:برترین مردم در بندگی خدا کسی است که در موضع بزرگی تواضع کند.

فهرست افراد زیر دستمان را در ذهنمان مرور کنیم:برادر و خواهر کوچکتر،دانشجوی سال پایین تر،کارگران،مستخدمان و...

و فهرستس از برخورد های متواضعانه ای که میتوانیم نسبت به آنان داشته باشیم.سلام کردن،هم غذاشدن،به احترامشان بلند شدن و.....

                           ********************************

آیا از افرادی هستیم که بهمان سلام کنند حاضر نباشیم به آنان سلام کنیم؟یا در چشمان افراد خیره میشویم تا به ما سلام کنند؟یا به راحتی به همه (کوچک و بزرگ)سلام میکنیم؟

در سلام به بزرگتر ها انگیزه های مختلف دخالت میکند.اما در سلام به کوچکتر ها انگیزه های نادرست وجود ندارد.

متواضع باشیم و به کوچکتر ها هم سلام کنیم.

و اگر نیستیم،

به کوچکتر ها سلام کنیم تا متواضع شویم.

                     ********************************

روی زمین نشسته بودن و غذای خیلی فقیرانه ای میخوردند.نگاهشان به حضرت افتاد و تعارفی کردند:یابن رسول الله بفرمایید با ما غذا بخورید.

حضرت پیاده شد و فرمود:خداون مستکبران را دوست ندارد.روی زمین نشست و با فقیران مشغول به خوردن همان غذا شد.پس از خوردن غذا فرمود:اکنون من شما را به مهمانی خود دعوت میکنم.

فردای آن روز آن جمع فقرا مهمان حسن بن علی علیهماالسلام بودند.(محمد غزالی،کیمیای سعادت،ص234)

پله پله تا ملاقات خدا

یَا فاطِرُ بِحَّقِ فاطِمه عَجِّلِ وَلیِکَ اَلفَرَج

 


درباره وبلاگ

یا حجة ابن الحسن عجل علی ظهورک.
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مذهبی و آدرس abasalehalmahdi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 9
بازدید هفته : 12
بازدید ماه : 25
بازدید کل : 23479
تعداد مطالب : 13
تعداد نظرات : 7
تعداد آنلاین : 1